جدول جو
جدول جو

معنی سست نا - جستجوی لغت در جدول جو

سست نا
نقطه ضعف
تصویری از سست نا
تصویر سست نا
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استغنا
تصویر استغنا
توانگری، بی نیازی، توانگر شدن، بی نیاز شدن، مناعت طبع، وارستگی، در تصوف بی نیازی خداوند، اظهار بی تمایلی معشوق به عاشق برای برانگیختن اشتیاق وی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت پا
تصویر سخت پا
پایدار، ثابت، با دوام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
جدا کردن کسی از حکم عمومی مثلاً استثنای بازنشستگان از حق بیمه مورد مخالفت قرار گرفت، در دستور زبان علوم ادبی خارج کردن چیزی یا کسی از یک حکم عمومی،
بیرون کردن چیزی از حکم ماقبل با گفتن کلماتی مانند الا، جز و مگر، آنچه بیرون از حکم کلی قرار گرفته، استثناشده، ممتاز، برتر مثلاً او بین همکلاسی هایش یک استثنا بود، گفتن «إن شاءالله» در سخن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستثنا
تصویر مستثنا
چیزی که از حکم عمومی خارج و برکنار شده باشد، استثناشده، بیرون کرده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استمنا
تصویر استمنا
خارج کردن منی از آلت تناسلی خود بدون مقاربت، جلق. این عمل در شرع اسلام حرام است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سست رای
تصویر سست رای
بی تدبیر، آنکه رای و عقلش ضعیف باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سست رگ
تصویر سست رگ
تنبل، ناتوان، بی درد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سست رای
تصویر سست رای
ضعیف العقل و بی تدبیر و بی تصمیم
فرهنگ لغت هوشیار
توانگری، بی نیازی توانگری خواستن خواستار بی نیازی بودن، توانگر شدن، بی نیاز گشتن، بی نیازی توانگری، عدم تقید بی قید بودن، ناز، حالتی است که عارفان کامل بدان نایل آیند و آن بی نیازی از ماسوی الله (آنچه جز خداست) و نیاز و فقر در برابر خداوند است. یا استغنا از... بی نیاز شدن، از... یا استغنا بخرج دادن، بی نیازی نمودن استکبار. یا استغنا طبع. مناعت طبع بلند طبعی بی پروا بودن نسبت بامور جزئی و ناچیز، توانگری خواستن خواستار بی نیازی بودن، توانگر شدن، بی نیاز گشتن، بی نیازی توانگری، عدم تقید بی قید بودن، ناز، حالتی است که عارفان کامل بدان نایل آیند و آن بی نیازی از ماسوی الله (آنچه جز خداست) و نیاز و فقر در برابر خداوند است. یا استغنا از... بی نیاز شدن، از... یا استغنا بخرج دادن، بی نیازی نمودن استکبار. یا استغنا طبع. مناعت طبع بلند طبعی بی پروا بودن نسبت بامور جزئی و ناچیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست رگ
تصویر سست رگ
ناتوان ضعیف، کاهل تنبل، بی حمیت بی درد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست وفا
تصویر سست وفا
سست پیمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست نما
تصویر دست نما
انگشت نما
فرهنگ لغت هوشیار
جدا کردن بیرون آوردن خارج کردن، بیرون کردن چیزی از حکم ماقبل با ذکر ادواتی مانند: مگر سوای الا بجز: همه آمدند بجز جمشید، کلمه (ان شا الله) بر زبان راندن ان شا الله گفتن: ترک استثنا مرادم قسوتی است نی همین گفتن که گفتن حالتی است ای بسا ناورده استثنا بگفت جان او با جان ایشان بود جفت. (مثنوی مولوی)، جدایی خروج، جمع استثناآت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استهنا
تصویر استهنا
دستگیری خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت پا
تصویر سخت پا
پایدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سست رگ
تصویر سست رگ
((~. رَ))
بی غیرت، بی حمیت، کاهل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
Exception
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
Gestures
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
gestes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
жесты
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
Ausnahme
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
Gesten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
виключення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
жести
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
wyjątek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
исключение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
例外
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
手势
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
exceção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
gestos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استثنا
تصویر استثنا
eccezione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
gesti
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
gestos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ژست ها
تصویر ژست ها
gesty
دیکشنری فارسی به لهستانی